سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه آسوده چشمانت را بر هم میگذاری و میگذری...به گمانم دچار فراموشی شدی ... ضرب حرفهایت بسان سیلی محکمی بود که صورتم را نواخت و گرمی این سیلی چنان مرا به اتش کشید. که تا مدتی مدید برصورتم جا خوش می کند ... خیالی نیست .. این نیز بگذرد...






تاریخ : سه شنبه 91/3/9 | 11:50 صبح | نویسنده : قاصدک | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.